فهرست مندرجات[پنهان شدن][نمایش]
این سخنرانی همه چیز درباره ساختار ضروری دیگری در پایتون به نام تاپل است.
توپل
تاپل ها شبیه به لیست ها هستند، بنابراین می توانیم از آنها برای ذخیره لیستی از آیتم ها استفاده کنیم. اما برخلاف لیستها، نمیتوانیم آنها را تغییر دهیم، موارد جدید اضافه کنیم یا موارد موجود را حذف کنیم. می توان گفت که تاپل ها تغییر ناپذیر هستند.
بگذار نشانت دهم. تاپل ها به جای پرانتز در لیست ها با پرانتز مشخص می شوند.
numbers = (4, 1, 7, 5, 0, 9)
حال، اگر لیست متدها را برای تاپل ها بیرون بکشیم، می بینید که روش های ضمیمه یا درج را نداریم، بنابراین موارد جدیدی را نمی توان به این تاپل اضافه کرد. ما فقط دو روش داریم: count و index.
برای شمارش تعداد دفعات یک آیتم از "count" استفاده می کنیم. "شاخص" برای پیدا کردن شاخص اولین وقوع یک آیتم استفاده می شود. بنابراین، ما فقط می توانیم اطلاعاتی در مورد یک تاپل به دست آوریم و نمی توانیم آن را تغییر دهیم. ضمناً این روش های دیگری که در اینجا می بینید، با دو خط زیر شروع می شوند.
ما از آنها به عنوان روش های جادویی یاد می کنیم. آنها بیشتر یک موضوع پیشرفته هستند و ما در سری های آینده خود به آنها خواهیم پرداخت.
به غیر از تغییرناپذیر بودن، تاپل ها اکثر ویژگی های یک لیست را به اشتراک می گذارند.
از نظر عملی، بیشتر اوقات از لیست ها استفاده می کنید، اما تاپل ها نیز مفید هستند. اگر میخواهید فهرستی از آیتمها ایجاد کنید و مطمئن شوید که در هیچ کجای برنامهتان به طور تصادفی آن فهرست را تغییر نمیدهید، بهتر است از یک تاپل استفاده کنید.
باز کردن بسته
در این بخش قصد دارم یک ویژگی قدرتمند را به شما نشان دهم که در پایتون به نام unpacking داریم.
بیایید یک "مختصات" چندگانه تعریف کنیم
coordinate = (1, 2, 3)
حالا، تصور کنید اینها مختصات «x»، «y» و «z» هستند. حال فرض کنید می خواهیم این مقادیر را بدست آوریم و در چند عبارت پیچیده در برنامه خود از آنها استفاده کنیم. شاید بخواهیم آنها را به عنوان بخشی از یک فرمول پیچیده بزرگ بگنجانیم.
بنابراین، با هم باید کدی مانند این بنویسیم:
coordinate[0] * coordinate[1] * coordinate[2]
این خط کد همه مختصات را ضرب می کند اما نوشتن کد ما به این صورت ناکارآمد است. ابتدا، بیایید از یک رویکرد بهتر استفاده کنیم و این مختصات را در متغیرهای جداگانه ذخیره کنیم.
x = coordinate[0]
y = coordinate[1]
z = coordinate[2]
بهتره. درست؟ پس تا اینجا چیز جدیدی نیست. اکنون، اجازه دهید یک ویژگی قدرتمند به نام unpacking را به شما نشان دهم و با آن می توانیم با کد بسیار کمتری به همان نتیجه برسیم.
x, y, z, = coordinate
حال، این تک خط کد دقیقاً معادل سه خط کد نوشته شده در بالا است. بگذارید برای شما توضیح دهم که چگونه کار می کند.
وقتی مفسر پایتون این عبارت را میبیند، اولین مورد را در این تاپل دریافت میکند و آن را به متغیر اختصاص میدهد. به همین ترتیب، آیتم های دوم و سوم نیز به متغیرها اختصاص خواهند یافت. برای انجام این کار، ما این تاپل را به 3 متغیر باز می کنیم. بیایید خروجی خود را بررسی کنیم.
بسته بندی را می توان با لیست ها نیز انجام داد.
واژه نامه ها
ما قصد داریم با دیکشنری ها در پایتون آشنا شویم. ما از دیکشنری ها در موقعیت هایی استفاده می کنیم که می خواهیم اطلاعاتی را که به صورت جفت کلید-مقدار می آیند ذخیره کنیم.
در اینجا یک مثال است. به مشتری با مجموعه ای از ویژگی ها مانند نام، ایمیل، شماره تلفن، آدرس و غیره فکر کنید. حال هر کدام از این صفات دارای یک مقدار هستند. مثلا:
name = Jay
email = [email protected]
در این مثال، کلیدهای ما نام، ایمیل و تلفن هستند. هر کلید با یک مقدار مرتبط است، بنابراین در اینجا از یک فرهنگ لغت استفاده می کنیم. با یک دیکشنری، می توانیم دسته ای از جفت های کلید-مقدار را ذخیره کنیم. اجازه دهید به شما نشان دهم که چگونه دیکشنری را در پایتون تعریف کنید.
customer = {
"name": "Jay",
"email": "[email protected]",
"age": 30,
"is_verified": True
}
کلید را می توان روی رشته ها، اعداد، بولی یا هر چیز دیگری تنظیم کرد. کلیدها منحصر به فرد هستند و فقط یک بار می توانند تعریف شوند، یعنی من نمی توانم دوباره "سن" را با تعدادی دیگر تعریف کنم. آنها به حروف کوچک و بزرگ نیز حساس هستند.
حالا اگه تایپ کنم customer["name"],
نام مشتری را صدا می کند. بیایید آن را در ترمینال چاپ کنیم:
همچنین می توانیم از روش های دیکشنری استفاده کنیم. عملکرد مشابهی که در بالا نشان داده شد را می توان با استفاده از روش "get" تکرار کرد.
یک تفاوت خاص بین دو روش بالا وجود دارد. بگذارید آن را نشان دهم.
می بینید که وقتی ما به سادگی یک کلید غیرموجود را چاپ کردیم، منجر به خطا شد. از سوی دیگر، استفاده از روش برای فراخوانی کلید ناموجود منجر به نتیجه "هیچ" می شود که نشان دهنده عدم وجود یک مقدار است. هنگام استفاده از روش "get"، می توانیم یک مقدار پیش فرض نیز ارائه کنیم.
برای مثال، اگر این فرهنگ لغت کلید «تاریخ تولد» ندارد، میتوانیم آن را به این صورت عرضه کنیم:
customer.get("birthdate", "Jan 01, 1994")
همچنین میتوانیم هر کلیدی را در فرهنگ لغت بهروزرسانی کنیم، شبیه به یک فهرست. فرض کنید می خواهیم کلید نام را در فرهنگ لغت خود به روز کنیم. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است.
customer["name"] = "Shahbaz"
از یک نحو مشابه می توان برای افزودن یک کلید جدید به فرهنگ لغت ما نیز استفاده کرد. بیایید کلید "تاریخ تولد" را به روشی مشابه اضافه کنیم.
customer["birthdate"] = "Jan 01, 1994"
بنابراین، این اصول استفاده از دیکشنری ها در پایتون است. آنها بسیار مهم هستند و کاربردهای زیادی در دنیای واقعی دارند.
ورزش
شما قصد دارید برنامه ای بنویسید که ارقام را به کلماتی مانند این تبدیل می کند:
راه حل
در اینجا راه حل برای شما بچه ها است.
phone = input("Phone: ")
digits_mapping = {
"1": "One",
"2": "Two",
"3": "Three",
"4": "Four",
"5": "Five",
"6": "Six",
"7": "Seven",
"8": "Eight",
"9": "Nine",
"0": "Zero"
}
output = " "
for ch in phone:
output += digits_mapping.get(ch, "!") + " "
print(output)
به طور مشابه، میتوانید برنامههای سرگرمکننده دیگری مانند «مبدل شکلک» بسازید. از پایتونها لذت ببرید!
بسته شدن!
امیدوارم از این سخنرانی لذت برده باشید. در مرحله بعد، ما قصد داریم به جنبه مهمی از برنامه نویسی پایتون، توابع و پارامترها بپردازیم.
پاسخ دهید