DevOps ترکیبی از فلسفهها، ابزارها و شیوههایی است که هدف آن کمک به سازمانها در ارائه سریع برنامهها است.
تیمهایی که از مدل DevOps استفاده میکنند، روی توانایی ارائه خدمات بهتر به مشتریان خود و تکرار سریعتر نسبت به رقبا سرمایهگذاری میکنند.
مدل DevOps، همانطور که از نام آن پیداست، تیم های توسعه و عملیات را با هم ترکیب می کند. مهندسان DevOps اغلب در طول چرخه عمر برنامه با هم کار می کنند.
این بدان معنی است که بسیاری از افراد مشابه توسعه، آزمایش، استقرار و نگهداری را انجام می دهند.
تمرین DevOps تحویل بهتر و سریعتر به مشتری نهایی را تشویق می کند.
به عنوان مثال، یک تیم ممکن است زمان بازگشت سریع تری برای شناسایی یک باگ، حل آن، و استقرار وصله داشته باشد.
ممکن است یک تیم از DevOps برای آزمایش سریعتر ویژگیهای جدید استفاده کند و دائماً بهروزرسانیهای جدید را برای مشتری منتشر کند.
این مقاله به آنچه که مهندسان DevOps واقعا انجام میدهند، میپردازد. سپس به مهارتهای لازم برای مهندسان DevOps میپردازیم تا در نقشهای خود برتر باشند.
یک مهندس DevOps چه می کند؟
یک مهندس DevOps یک نقش بسیار سخت است. او باید دانش گسترده ای داشته باشد که هم توسعه و هم عملیات را در بر می گیرد.
از آنجایی که آنها به عنوان پلی بین هر دو تیم عمل خواهند کرد، باید بتوانند با افراد زیادی صحبت کنند.
مهندسان DevOps معمولاً قبلاً با مجموعه ابزارهای توسعه دهنده معمولی تجربه دارند. آنها اغلب به ساخت کد برنامه و حفظ خط لوله CI/CD کمک می کنند.
در عین حال، آنها مسئولیت مدیریت سیستم و مدیریت زیرساخت را نیز بر عهده دارند.
این شامل استقرار سرورها و منابع ابری است که در آن برنامه ها میزبانی می شوند. این می تواند شامل سرورهای داخلی یا نمونه های مجازی ارائه شده توسط فناوری های ابری باشد.
7 مهارت برتر برای مهندسان DevOps
1. مبانی لینوکس و اسکریپت
لینوکس یک منبع باز سیستم عامل موجود در انواع کامپیوترها این سیستم عامل به دلایل زیادی در توسعه DevOps محبوب است.
ماشینهای لینوکس بسیار پایدار هستند و میتوان به آنها اعتماد کرد که 24/7 بدون نیاز به راهاندازی مجدد کار میکنند. این سیستم عامل در مقایسه با یک سیستم عامل کاربر پسندتر مانند ویندوز بسیار ایمن تر است.
دانستن نحوه استفاده موثر از محیط لینوکس یک مهارت ضروری برای یک مهندس DevOps است. اکثر شرکت ها از محیط لینوکس برای اجرای برنامه های کاربردی در مقیاس بزرگ خود استفاده می کنند.
یک مهندس موفق باید رایج ترین دستورات در لینوکس را بداند و بتواند ایجاد کند اسکریپت های پوسته برای کارهای تکراری یا برنامه ریزی شده
2. کانتینرها و ارکستراسیون کانتینر
Containerization فرآیند قرار دادن یک جزء نرم افزاری و محیط، وابستگی ها و پیکربندی آن در یک واحد منفرد به نام کانتینر است.
کانتینرها را میتوان در هر مکانی اجرا و راهاندازی کرد و این امر برای DevOps مفید است. کانتینرها سبک وزن هستند و به راحتی از یک تیم به تیم دیگر منتقل می شوند.
ارکستراسیون کانتینر به اتوماسیون تلاش عملیاتی مورد نیاز برای اجرای برنامه ها و خدمات کانتینری اشاره دارد. مهندسان DevOps باید با استقرار و مقیاسبندی محیطهای کانتینری آشنا باشند.
کارگر بارانداز یک پلت فرم محبوب برای تیم های DevOps است که می تواند به بسته بندی برنامه شما در یک ظرف قابل توزیع کمک کند.
3. یکپارچه سازی مستمر و تحویل مستمر
ادغام مداوم (CI) به مجموعهای از شیوههایی اشاره دارد که تیمها را تشویق میکند تا تغییرات کوچک را مرتباً اجرا کنند. CI بر خودکارسازی ساختمان، بسته بندی و آزمایش برنامه ها تمرکز دارد.
تحویل مداوم (CD) تحویل برنامه ها را خودکار می کند. این می تواند یک commit جدید را به یک محیط آزمایشی سوق دهد یا آخرین نسخه نرم افزار شما را به یک محیط تولید فشار دهد.
مهندسان DevOps باید با خط لوله CI/CD آشنا باشند زیرا تکرارهای سریعتر و آزمایش های مکرر را تشویق می کند.
مهندسان می توانند استفاده کنند کنترل نسخه انشعاب برای تعریف نحوه ادغام کدهای جدید اضافه شده در محیط آزمایش و محصول نهایی.
4. مدیریت سیستم
در حالی که یک مدیر سیستم معمولی هیچ نقشی در توسعه نرم افزاری که به نظارت آن کمک می کند ندارد، یک مهندس DevOps باید درک خوبی از سمت توسعه داشته باشد.
مهندسان SysAdmin و DevOps برخی از مسئولیت های مشترک را به اشتراک می گذارند.
مهندسان DevOps همچنان باید بدانند که چگونه چندین سیستم و سرور کامپیوتری را پیکربندی و مدیریت کنند. وظایف متداول شامل ایجاد و مدیریت حساب های کاربری، نگهداری پایگاه های داده و پاسخگویی به قطعی سیستم است.
5. آموزش امنیتی
امنیت DevOps شامل درک چگونگی ایجاد امنیت در تمام مراحل چرخه عمر DevOps است.
مهندسان باید بدانند که چگونه با امتیازات دسترسی، کلیدهای SSH، توکنهای API و غیره به درستی برخورد کنند.
یک محیط DevOps معمولی ابزارهای مختلفی دارد که همه به مدیریت مخفی خود نیاز دارند.
مهندسان ماهر DevOps حقوق دسترسی به امتیازات مختلف را کنترل، نظارت و ممیزی می کنند. مهندسان نیز باید توجه داشته باشند آسیب پذیری های احتمالی هم در خود برنامه و هم در وابستگی های مختلفی که ممکن است به آنها تکیه کند.
6. معماری سیستم و تامین
مهندسان DevOps باید بتوانند اکوسیستم کامپیوتری یک سازمان را طراحی و مدیریت کنند.
مهندسان از درک فرآیند زیرساخت به عنوان کد (IaC) سود می برند. IaC روی خودکار کردن پیکربندی و مدیریت مراکز داده شبکه شما تمرکز دارد.
سرویسهای ابری ماشینهای مجازی را ارائه میدهند که مهندسان میتوانند از آنها برای آزمایش برنامههای کاربردی خود در مقیاس در مراحل اولیه استفاده کنند.
این می تواند به توسعه دهندگان تصویر واضحی از انواع پیکربندی های سخت افزاری برای اجرای برنامه در زمان اجرای برنامه بدهد.
به عنوان مثال، مدیر منابع Azure یک لایه مدیریتی ارائه می دهد که به شما امکان می دهد منابع را در فضای ابری ایجاد، به روز رسانی و حذف کنید.
7. ارتباط و همکاری
برای اینکه یک فلسفه DevOps در یک سازمان کار کند، هر تیم باید از ارتباطات و همکاری مناسب استقبال کند.
هدف DevOps حذف "سیلوی" توسعه نرم افزار است، جایی که تیم های مختلف بر جنبه های پروژه مرتبط با نقش خود تمرکز می کنند. سیلوها منجر به مشکلات ارتباطی می شوند و تیم ها ممکن است اهداف نامناسبی برای پروژه مورد نظر داشته باشند.
یک مهندس DevOps باید ارتباطات باز و شفاف را بپذیرد. جلسات منظم و یک پایگاه دانش قوی می تواند به حفظ هر تیم در همان صفحه کمک کند.
یک مهندس بزرگ DevOps هنگام همکاری با دیگران بهترین کار را انجام می دهد و آماده به اشتراک گذاشتن افکار و پیشنهادات خود با دیگران است.
نتیجه
نقش های DevOps در محبوبیت و تقاضا افزایش یافته است. مهندسان DevOps به طور خاص به مجموعه مهارت های چند رشته ای گسترده ای نیاز دارند که ممکن است ترسناک به نظر برسد.
اگرچه این نقش بسیار سخت است، اما هر کسی که حداقل در یکی از جنبههای DevOps تجربه داشته باشد، میتواند این نقش را دنبال کند.
فلسفه اصلی DevOps فرهنگ همکاری و یادگیری مداوم را ترویج می کند.
تا زمانی که اشتیاق به یادگیری فناوریهای جدید و توانایی پیگیری مسئولیتهای چند رشتهای را دارید، آنچه لازم است برای یک مهندس DevOps خوب را دارید.
پاسخ دهید